تفسیر آیات ۱تا ۴سوره آل عمران
?اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم?
« الم»
الف، لام، میم.
(آل عمران/۱)
باز در آغاز این سوره به حروف مقطعه برخورد میکنیم (الم). در باره حروف مقطعه قرآن، در اول سوره بقره، توضیحات لازم گفته شد.
(برای تکرار و اعضای جدید کانال، مجدد ذکر میگردد):
در آغاز بيست و نه سوره از سوره هاى قرآن با حروف مقطعه برخورد مى كنيم و چنانكه از نامش پيدا است اين حروف حروفى بريده از هم به نظر مى رسد، و كلمه مفهومى را ظاهرا نمى سازد.
حروف مقطعه قرآن، جزء كلمات اسرار آميز قرآن محسوب مى شده ، و مفسران براى آن تفسيرهاى متعددى ذكر كرده اند، و با گذشت زمان و تحقيقات جديد دانشمندان،تفسيرهاى تازه اى براى آن پيدا مى شود.
جالب اينكه در هيچيك از تواريخ نديده ايم كه عرب جاهلى و مشركان وجود حروف مقطعه را در آغاز بسيارى از سوره هاى قرآن بر پيغمبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) خرده بگيرند، و آن را وسيله اى براى استهزاء و سخريه قرار دهند، و اين خود مى رساند كه گويا آنها نيز از اسرار وجود حروف مقطعه كاملا بيخبر نبوده اند.
به هر حال از ميان اين تفاسير چند تفسير است كه از همه مهمتر و معتبرتر به نظر مى رسد، و هماهنگ با آخرين تحقيقاتى است كه در اين زمينه به عمل آمده :
اين حروف اشاره به اين است كه اين كتاب آسمانى با آن عظمت و اهميتى كه تمام سخنوران عرب و غير عرب را متحير ساخته و دانشمندان را از معارضه با آن عاجز نموده است ، از نمونه همين حروفى است كه در اختيار همگان قرار دارد در عين اينكه قرآن از همان حروف الف باء و كلمات معمولى تركيب يافته ، به قدرى كلمات آن موزون است و معانى بزرگى در بر دارد، كه در اعماق دل و جان انسان نفوذ مى كند، روح را مملو از اعجاب و تحسين مى سازد، و افكار و عقول را در برابر خود وادار به تعظيم مى نمايد، جمله بنديهاى مرتب و كلمات آن در بلندترين پايه قرار گرفته و معانى بلند را در قالب زيباترين الفاظ مى ريزدكه همانند و نظير ندارد.
فصاحت و بلاغت قرآن بر كسى پوشيده نيست ، اين گفته صرف ادعا نمى باشد زيرا آفريدگار جهان همان كسى كه اين كتاب را بر پيامبر نازل كرده همه انسانها را دعوت به مقابله به مثل نموده است و از آنها خواسته كه همانند آن ، يا لااقل يك سوره مثل آنرا بياورند، او دعوت نموده است كه عموم جهانيان (جن و انس ) با همكارى و هم فكرى اگر مى توانند مانند آنرا بياورند اما همه عاجز و ناتوان ماندند، و اين نشان مى دهد كه مولود فكر آدمى نيست .
درست همانطور كه خداوند بزرگ از خاك ، موجوداتى همچون انسان با آن ساختمان شگفت انگيز، و انواع پرندهگان زيبا، و جانداران متنوع ، و گياهان و گلهاى رنگارنگ ، مى آفريند و ما از آن كاسه و كوزه و مانند آن مى سازيم ، همچنين خداوند از حروف الفبا و كلمات معمولى ، مطالب و معانى بلند را در قالب الفاظ زيبا و كلمات موزون ريخته و اسلوب خاصى در آن بكار برده كه همه انگشت حيرت به دندان گرفته اند، آرى همين حروف در اختيار انسانها نيز هست ولى توانائى ندارند كه تركيبها و جمله بنديهائى بسان قرآن ابداع كنند.
عصر طلائى ادبيات عرب
جالب توجه اينكه : عصر جاهليت يك عصر طلائى از نظر ادبيات بود همان اعراب باديه نشين ، همان پا برهنه ها و نيمه وحشيها با تمام محروميتهاى اقتصادى و اجتماعى دلهائى سرشار از ذوق ادبى و سخن سنجى داشتند، به طورى كه امروز، اشعارى كه يادگار آن دوران طلائى است ، از اصيلترين و پرمايه ترين اشعار عرب محسوب مى شود، و ذخائر گرانبهائى براى علاقمندان ادبيات عربى اصيل است ، اين خود بهترين دليل براى نبوغ ادبى و ذوق سخن پرورى اعراب در آن دوران مى باشد.
عربها در زمان جاهليت يك بازار بزرگ سال به نام (بازار عكاظ) داشتند كه در عين حال يك مجمع مهم ادبى و كنگره سياسى و قضائى نيز محسوب مى باشد.
در اين بازار علاوه بر فعاليتهاى اقتصادى عاليترين نمونه هاى نظم و نثر عربى از طرف شعراء و سخنسرايان توانا، در اين كنگره بزرگ عرضه مى گرديد، و بهترين آنها به عنوان (شعر سال ) انتخاب مى شد كه هفت قطعه (يا ده قطعه ) آن به نام (سبعه ) يا (عشره معلقه ) معروف است ، و البته موفقيت در اين مسابقه بزرگ ادبى افتخار بزرگى براى سراينده آن شعر و قبيله اش بود.
در چنان عصرى قرآن آنها را دعوت به مقابله به مثل كرد و همه از آوردن مانند آن اظهار عجز كردند، و در برابر آن زانو زدند.
شاهد گويا
گواه زنده اين تفسير براى حروف مقطعه حديثى است كه از على بن الحسين (عليهماالسلام ) امام سجاد (عليه السلام ) رسيده است آنجا كه مى فرمايد: قريش و يهود به قرآن نسبت ناروا دادند گفتند: قرآن سحر است ، آن را خودش ساخته و به خدا نسبت داده است ، خداوند به آنها اعلام فرمود:(الم ذلك الكتاب ) يعنى اى محمد كتابى كه بر تو فرو فرستاديم از همين حروف مقطعة (الف لام م ) و مانند آیه است كه همان حروف الفباى شما است.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۱ ،سوره آل عمران»
?اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم?
«اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ»
خداست که هیچ معبود[بحقى ] جز او نیست و زندهء[پاینده ] است.
(آل عمران/2)
(شرح و تفسیر این آیه در سوره بقره آیه 255 گذشت)
♦میفرماید: «خداوند هیچ معبودی جز او نیست» (اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ).
♦«اللَّهُ» نام مخصوص خداوند و به معنی ذاتی است که جامع همه صفات کمال و جلال و جمال است.
♦سپس میافزاید: «خداوندی که زنده و قائم به ذات خویش است و موجودات دیگر عالم، قائم به او هستند» (الْحَیُّ الْقَیُّومُ).
♦بدیهی است که حیات در خداوند حیات حقیقی است چرا که حیاتش عین ذات و مجموعه علم و قدرت اوست نه همچون موجودات زنده در عالم خلقت که حیات آنها عارضی است. لذا پس از مدتی میمیرند! اما در خداوند چنین نیست چنانکه در آیه 58 سوره فرقان میخوانیم: «توکل بر ذات زندهای کن که هرگز نمیمیرد».
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه 2، سوره آل عمران»
?اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم?
« نَزَّلَ عَلَيْكَ اَلْكِتٰابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِمٰا بَيْنَ يَدَيْهِ وَ أَنْزَلَ اَلتَّوْرٰاةَ وَ اَلْإِنْجِيلَ»
این کتاب را در حالى که مؤید آنچه [از کتابهاى آسمانى ] پیش از خود مى باشد، به حق [و به تدریج ] بر تو نازل کرد، و تورات و انجیل را (هم نازل کردیم)
(آل عمران/3)
در این آیه خطاب به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله میفرماید: خداوندی که پاینده و قیوم است «قرآن را بر تو فرستاد که با نشانههای کتب آسمانی پیشین کاملا تطبیق میکند. همان خدایی که تورات و انجیل را پیش از قرآن برای راهنمایی و هدایت بشر نازل کرد» (نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ وَ أَنْزَلَ التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِیلَ مِنْ قَبْلُ هُدیً
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه 3، سوره آل عمران»
?اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم?
«مِنْ قَبْلُ هُدىً لِلنّٰاسِ وَ أَنْزَلَ اَلْفُرْقٰانَ إِنَّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا بِآيٰاتِ اَللّٰهِ لَهُمْ عَذٰابٌ شَدِيدٌ وَ اَللّٰهُ عَزِيزٌ ذُو اِنْتِقٰامٍ»
پیش از آن براى رهنمود مردم فرو فرستاد، و فرقان [ جدا کنندهء حق از باطل ] را نازل کرد. کسانى که به آیات خدا کفر ورزیدند، بى تردید عذابى سخت خواهند داشت، و خداوند، شکست ناپذیر و صاحب انتقام است.
سپس میافزاید: «همچنین قرآن را که حق را از باطل جدا میسازد نازل کرد» (وَ أَنْزَلَ الْفُرْقانَ).
سپس میافزاید: بعد از اتمام حجت و نزول آیات از سوی خداوند و گواهی فطرت و عقل بر صدق دعوت پیامبران، راهی جز مجازات نیست، و لذا در آیه مورد بحث به دنبال بحثی که در باره حقانیت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و قرآن مجید گذشت میفرماید: «کسانی که به آیات خدا کافر شدند کیفر شدیدی دارند» (إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَدِیدٌ).
و برای روشن ساختن این که، توانایی خداوند بر تحقق بخشیدن تهدیداتش جای تردید نیست، میافزاید: «خداوند توانا و صاحب انتقام است» (وَ اللَّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقامٍ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه 4، سوره آل عمران»