رخ یار

مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید .
  • خانه 
  • تفسیر آیات ۱۴۱ تا ۱۴۲ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۳۰ تا ۱۳۴ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۲۷ تا ۱۲۹ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۲۳ تا ۱۲۶ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۱۹ تا ۱۲۲ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۱۴ تا ۱۱۸ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۰۹ تا ۱۱۲ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۰۵ تا ۱۰۸ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۳۸ تا ۱۴۰ سوره آل عمران تفسیر آیات ۱۳۵ تا ۱۳۷ سوره آل عمران 

تفسیر سوره فاتحه

02 خرداد 1397 توسط مرضيه اصغري

​

«بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ»

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر 

(حمد/1)

از میان تمام موجودات آن که ازلى و ابدى است تنها ذات پاک خدا است و به همین دلیل باید همه چیز و هر کار را با نام او آغاز کرد و در سایه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستین آیه قرآن آمده: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ).

???

این کار نباید تنها از نظر اسم و صورت باشد، که باید از نظر واقعیت و معنى با او پیوند داشته باشد; چرا که این ارتباط آن را در مسیر صحیح قرار مى دهد و از هر گونه انحراف باز مى دارد و به همین دلیل چنین کارى حتماً به پایان مى رسد و پربرکت است.

???

در حدیث معروفى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: کُلُّ أَمْر ذِی بال لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ اسْمُ اللّهِ فَهُوَ أَبْتَر: هر کار مهمى که بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است .

???

خداوند بزرگ در نخستین آیات که به پیامبر وحى شد دستور مى دهد در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه خطیر را با نام خدا شروع کند: إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ .

????

و مى بینیم حضرت نوح(علیه السلام) در آن طوفان سخت و عجیب، هنگام سوار شدن بر کشتى و حرکت روى امواج کوه پیکر آب که هر لحظه با خطرات فراوانى

از میان تمام موجودات آن که ازلى و ابدى است تنها ذات پاک خدا است و به همین دلیل باید همه چیز و هر کار را با نام او آغاز کرد و در سایه او قرار داد و از او استمداد نمود لذا در نخستین آیه قرآن آمده: به نام خداوند بخشنده بخشایشگر (بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ).

???

این کار نباید تنها از نظر اسم و صورت باشد، که باید از نظر واقعیت و معنى با او پیوند داشته باشد; چرا که این ارتباط آن را در مسیر صحیح قرار مى دهد و از هر گونه انحراف باز مى دارد و به همین دلیل چنین کارى حتماً به پایان مى رسد و پربرکت است.

???

در حدیث معروفى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: کُلُّ أَمْر ذِی بال لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ اسْمُ اللّهِ فَهُوَ أَبْتَر: هر کار مهمى که بدون نام خدا شروع شود بى فرجام است .

???

خداوند بزرگ در نخستین آیات که به پیامبر وحى شد دستور مى دهد در آغاز شروع تبلیغ اسلام این وظیفه خطیر را با نام خدا شروع کند: إِقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ .

????

و مى بینیم حضرت نوح(علیه السلام) در آن طوفان سخت و عجیب، هنگام سوار شدن بر کشتى و حرکت روى امواج کوه پیکر آب که هر لحظه با خطرات فراوانى

روبرو بود، براى رسیدن به سر منزل مقصود، و پیروزى بر مشکلات به یاران خود دستور مى دهد هنگام حرکت، و در موقع توقف کشتى بسم اللّه بگویند: (وَ قالَ ارْکَبُوا فیها بِسْمِ اللّهِ مَجْراها وَ مُرْساها).

???

و نیز سلیمان (علیه السلام) در نامه اى که به ملکه سبأ مى نویسد، سر آغاز آن را بسم اللّه قرار مى دهد (إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم…).

???

و باز روى همین اصل، تمام سوره هاى قرآن، با بسم اللّه آغاز مى شود تا هدف اصلى که همان هدایت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقیت و پیروزى و بدون شکست انجام شود.

???

تنها سوره توبه است که بسم اللّه در آغاز آن نمى بینیم; چرا که سوره توبه با اعلان جنگ به جنایتکاران مکّه و پیمان شکنان آغاز شده، و اعلام جنگ با توصیف خداوند به رحمان و رحیم سازگار نیست.

???

توجه به این نکته لازم به نظر مى رسد که: ما در همه جا بسم اللّه مى گوئیم، چرا بسم الخالق یا بسم الرازق و مانند آن نمى گوئیم؟!

نکته این است: اللّه، جامع ترین نام هاى خدا است و همه صفات او را یک جا بازگو مى کند، اما نام هاى دیگر اشاره به بخشى از

بعد از بسم اللّه که آغازگر سوره بود، نخستین وظیفه بندگان آن است که به یاد مبدأ بزرگ عالم هستى و نعمت هاى بى پایانش بیفتند، همان نعمت هاى فراوانى که سراسر وجود ما را احاطه کرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگیزه ما در راه عبودیت است.

???

این که مى گوئیم: انگیزه، به خاطر آن است که هر انسانى به هنگامى که نعمتى به او مى رسد فوراً مى خواهد، بخشنده نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخیزد و حق شکر او را ادا کند.

???

به همین جهت علماى علم کلام (عقائد) در نخستین بحث این علم، که سخن از انگیزه هاى خداشناسى به میان مى آید وجوب شکر منعم را که یک فرمان فطرى و عقلى است به عنوان انگیزه خداشناسى، یادآور مى شوند.

و این که مى گوئیم: راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمت هاى او است، به خاطر آن است که بهترین و جامع ترین راه براى شناخت مبدأ، مطالعه در اسرار آفرینش، رازهاى خلقت و مخصوصاً وجود نعمت ها در رابطه با زندگى انسان ها است.

???

به این دو دلیل سوره فاتحة الکتاب با این جمله شروع مى شود: ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است (الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ).

???

براى پى بردن به عمق و عظمت این جمله لازم است، به تفاوت میان حمد ، مدح و شکر و نتایج آن توجه شود:

???

حمد در لغت عرب به معنى ستایش کردن در برابر کار یا صفت نیک اختیارى است، یعنى هنگامى که کسى آگاهانه کار خوبى را انجام دهد، و یا صفتى را براى خود برگزیند که سرچشمه اعمال نیک اختیارى است، ما او را حمد و ستایش مى گوئیم.

???

ولى مدح به معنى هر گونه ستایش است، خواه در برابر یک امر اختیارى باشد یا غیر اختیارى، فى المثل تعریفى را که از یک گوهر گران بها مى کنیم، عرب آن را مدح مى نامد، و به تعبیر دیگر مفهوم مدح، عام است در حالى که مفهوم حمد خاص مى باشد.

???

اما مفهوم شکر از همه اینها محدودتر است، تنها در برابر نعمت هائى شکر و سپاس مى گوئیم که از دیگرى با میل و اراده او به ما رسیده است.

???

توصیف اللّه در اینجا به رَبِّ الْعالَمینَ ، در واقع از قبیل ذکر دلیل بعد از بیان مدعا است، گوئى کسى سؤال مى کند: چرا همه حمدها مخصوص خدا است، در پاسخ گفته مى شود: براى این که او رَبِّ الْعالَمینَ و پروردگار جهانیان است.

???

کلمه عالَمِین جمع عالم است و عالم، به معنى مجموعه اى است از موجودات

معنى رحمن و رحیم و گسترش مفهوم آنها و همچنین تفاوت میان این دو کلمه را در تفسیر بسم اللّه مشروحاً خواندیم، و نیازى به تکرار نیست.

???

نکته اى که در اینجا باید اضافه کنیم این است: این دو صفت که از مهم ترین اوصاف الهى است در نمازهاى روزانه ما حداقل 30 بار تکرار مى شوند (دو مرتبه در سوره حمد و یک مرتبه در سوره اى بعد از آن مى خوانیم) و به این ترتیب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش مى ستائیم.

???

این در حقیقت درسى است براى همه انسان ها که خود را در زندگى بیش از هر چیز به این اخلاق الهى متخلق کنند، به علاوه اشاره اى است به این واقعیت که اگر ما خود را عبد و بنده خدا مى دانیم، مبادا رفتار مالکان بى رحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود.

???

 آوردن رحمان و رحیم بعد از ربّ العالمین اشاره به این نکته است که: ما در عین قدرت، نسبت به بندگان خویش، با مهربانى و لطف رفتار مى کنیم. این بنده نوازى و لطف خدا، بندگان را شیفته او مى سازد که با یک دنیا علاقه بگویند: الرَّحْمنِ الرَّحیمِ .

???

اینجا است که انسان متوجه مى شود، چقدر فاصله است بین رفتار خداوند بزرگ، با بندگان خویش! و روش مالکان
«اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»

[خداوند] رحمتگر مهربان

(حمد/۳) 

«مٰالِكِ يَوْمِ اَلدِّين»

 مالک [و پادشاه ] روز جزا[است ].

(آیه۴»وحید.

در اینجا تعبیر به مالکیت خداوند شده است، که نهایت سیطره و نفوذ او را بر همه چیز و همه کس در آن روز، مشخص مى کند، روزى که همه انسان ها در آن دادگاه بزرگ براى حساب حاضر مى شوند، و در برابر مالک حقیقى خود قرار مى گیرند، تمام گفته ها، کارها و حتى اندیشه هاى خود را حاضر مى بینند، هیچ چیز، حتى به اندازه سر سوزنى نابود نشده و به دست فراموشى نیفتاده است، و اکنون این انسان است که باید بار همه مسئولیت هاى اعمال خود را بر دوش کشد!

???

این مالکیت نتیجه خالقیت و ربوبیت است، آن کس که موجودات را آفریده و تحت حمایت خود پرورش مى دهد، و لحظه به لحظه فیض وجود و هستى به آنها مى بخشد، مالک حقیقى موجودات است.

???

نمونه ضعیفى از مالکیت حقیقى را در خودمان نسبت به اعضاء پیکرمان مى توانیم پیدا کنیم، ما مالک چشم و گوش و قلب و اعصاب خویش هستیم، نه به معنى مالکیت اعتبارى، بلکه یک نوع مالکیت حقیقى که از ارتباط و پیوند و احاطه سرچشمه مى گیرد.

????

اما کلمه یَوْمِ الدِّینِ ، این تعبیر در تمام مواردى که در قرآن استعمال شده به معنى قیامت آمده است چنان که در قرآن در آیات 17 و 18 و 19 سوره انفطار با صراحت به این معنى اشاره شده است (این تعبیر متجاوز از ده بار در قرآن مجید به همین معنى آمده).

????

و این که چرا آن روز، روز دین معرفى شده؟ به خاطر این است که آن روز روز جزا است و دین در لغت به معنى جزا مى باشد، و روشن ترین برنامه اى که در قیامت اجرا مى شود همین برنامه جزا و کیفر و پاداش است، در آن روز پرده از روى کارها کنار مى رود، و اعمال همه دقیقاً مورد محاسبه قرار مى گیرد و هر کس جزاى اعمال خویش را اعم از خوب و بد مى بیند.

???

بعضى از مفسران نیز عقیده دارند: علت نامگذارى رستاخیز به یوم الدین این است که در آن روز، هر کسى در برابر دین و آئین خود جزا مى بیند.
ولى معنى اول (حساب و جزا) صحیح تر به نظر مى رسد.
«تفسیر نمونه/آیه۴»

اینجا سر آغازى است براى نیازهاى بنده و تقاضاهاى او از خدا، لحن سخن در سوره حمد از اینجا عوض مى شود، آیات قبل حمد و ثناى پروردگار و اظهار ایمان به ذات پاک او و اعتراف به روز قیامت بود.

???

اما از اینجا گوئى بنده با این پایه محکم عقیدتى و معرفت و شناخت پروردگار، خود را در حضور او، و در برابر ذات پاکش مى بیند، او را مخاطب ساخته، نخست از عبودیت خویش در برابر او، و سپس از امدادها و کمک هاى او سخن مى گوید، عرض مى کند: تنها تو را مى پرستم و تنها از تو یارى مى جویم (إِیّاکَ نَعْبُدُ وَ إِیّاکَ نَسْتَعینُ).

???

به تعبیر دیگر: هنگامى که مفاهیم آیات گذشته در جان انسان جاى گیرد، اعماق وجودش به نور اللّه، پرورش دهنده جهانیان روشن مى شود، و رحمت عام و خاص او و مالکیتش در روز جزا را درک مى کند، به صورت یک فرد کامل از نظر عقیده در مى آید، این عقیده عمیق توحیدى، نخستین ثمره اش، از یکسو بنده خالص خدا بودن، و از بندگى بت ها و جباران و شهوات در آمدن، و از سوى دیگر، دست استمداد به ذات پاک او دراز کردن است.

در واقع آیات گذشته، سخن از توحید ذات و صفات مى گفت و در اینجا سخن از توحید عبادت، و توحید.

«اِهْدِنَا اَلصِّرٰاطَ اَلْمُسْتَقِيم»

ما را به راه راست هدایت فرما

(فاتحه ۶)

پس از اظهار تسلیم در برابر پروردگار، و وصول به مرحله عبودیت و استعانت و استمداد از ذات پاک او، نخستین تقاضاى بنده این است که او را به راه راست، راه پاکى و نیکى، راه عدل و داد، و راه ایمان و عمل صالح هدایت فرماید، تا خدائى که همه نعمت ها را به او ارزانى داشته، نعمت هدایت را نیز بر آن بیفزاید.
گر چه این انسان در چنین شرائطى مؤمن است، و با خداى خود آشنا، اما امکان دارد هر آن این نعمت ـ به خاطر عواملى ـ از او سلب گردد، و از صراط مستقیم منحرف و گمراه شود.
پس باید هر شبانه روز لااقل ده بار از خداى خود بخواهد که لغزش و انحرافى براى او پیش نیاید.
آن گونه که از بررسى آیات قرآن مجید بر مى آید صراط مستقیم همان آئین خداپرستى، دین حق و پایبند بودن به دستورات خدا است، چنان که در سوره انعام آیه 161 مى خوانیم: قُلْ إِنَّنِى هَدانِى رَبِّی إِلى صِراط مُسْتَقیم دیناً قِیَماً مِلَّةَ إِبْراهیمَ حَنیفاً وَ ما کانَ مِنَ الْمُشْرِکین: بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده: به دین استوار، آئین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید.

ذکر این نکته نیز لازم به نظر مى رسد که: راه مستقیم همیشه یک راه بیشتر نیست، زیرا میان دو نقطه تنها یک خط مستقیم وجود دارد که نزدیک ترین راه را تشکیل مى دهد.
بنابراین اگر قرآن مى گوید: صراط مستقیم، همان دین و آئین الهى در جنبه هاى عقیدتى و عملى است به این دلیل است که نزدیک ترین راه ارتباط با خدا همان است.

«تفسیر نمونه/ذیل آیه 6، سوره فاتحه»
«صِرٰاطَ اَلَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّينَ»

راه آنهایى که برخوردارشان کرده اى، همانان که نه درخور خشم اند و نه گمگشتگان.

(فاتحه/۷) 

این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى صراط مستقیم که در آیه قبل خواندیم، مى گوید: مرا به راه کسانى هدایت فرما که آنان را مشمول انواع نعمت هاى خود قرار دادى (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) آنها که نه بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه جاده حق را رها کرده و در بیراهه ها گمراه و سرگردان مانده اند (صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لاَ الضّالِّینَ).

????

در حقیقت چون ما آشنائى کامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور مى دهد که در این آیه طریق و خط پیامبران و نیکوکاران که مشمول نعمت و الطاف او شده اند را بخواهیم.

 ـ از موارد استعمال این دو کلمه در قرآن مجید چنین استفاده مى شود که مَغْضُوبِ عَلَیْهِم مرحله اى سخت تر و بدتر از ضالِّین است، و به تعبیر دیگر ضالِّین گمراهان عادى هستند، و مَغْضُوبِ عَلَیْهِم ، گمراهان لجوج و یا منافق، و به همین دلیل در بسیارى از موارد، غضب و لعن خداوند در مورد آنها ذکر شده.

این احتمال نیز وجود دارد که ضالِّین به گمراهانى اشاره مى کند که اصرارى

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

رخ یار

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس